اواسط سال 89بود كه به مأموران پليس پايتخت خبر رسيد در جريان دستبرد به يك طلافروشي در خيابان مجيديه جنوبي مرد جواني به قتل رسيده است. با آغاز تحقيقات در اينباره معلوم شد كه سارقان 2نفر بودند كه از طلافروشي 5كيلوگرم طلا دزديدهاند اما هنگام فرار يكي از آنها با كلت كمري به سوي يكي از رهگذران شليك كرده و جانش را گرفته است.
صاحب طلافروشي در اينباره به پليس گفت: در محل كارم بودم كه 2جوان نقابدار وارد شدند و با تهديد سلاح شروع به جمعآوري جواهرات داخل مغازهام كردند. من از ترس جانم روي زمين خوابيده بودم و كاري از دستم ساخته نبود. آنها بعد از آنكه 5كيلو طلا را داخل كيسهاي ريختند از مغازه بيرون رفتند. افراد زيادي در نزديكي طلافروشي جمع شده بودند و يكي از آنها گفت كه سلاح سارقان قلابي است. در همين هنگام سارقي كه مسلح بود چند گلوله شليك كرد كه يكي از گلولهها به شكم همان عابر برخورد كرد و باعث مرگش شد.
سارقان مسلح هيچ ردي از خود به جا نگذاشته بودند و تحقيقات پليس براي شناسايي آنها ماهها طول كشيد تا اينكه 9ماه بعد از اين سرقت خونين افسران آگاهي به اطلاعاتي درباره سارقان تحت تعقيب دست يافتند و آنها را دستگير كردند. سارقي كه عامل قتل عابر پياده بود در همان بازجوييهاي مقدماتي به قتل اعتراف كرد اما اين همه ماجرا نبود چرا كه او اقرار كرد 2سال قبل نيز در جريان درگيري با يكي از دوستانش او را نيز با شليك گلوله به قتل رسانده است. او گفت: چند سال قبل به اتهام حمل موادمخدر دستگير و به حبس ابد محكوم شدم.
در آنجا با يكي از زندانيان آشنا شدم و او مدعي شد كه ميتواند كاري كند كه از زندان آزاد شوم. اين زنداني براي آزاديام 50ميليون تومان ميخواست كه اين مبلغ را به او دادم. در اين مدت با سپردن وثيقه توانستم به مرخصي بيايم. دوستم قول داده بود كه در ايام مرخصي كارم درست ميشود. به همين دليل با خيال راحت به زندان برنگشتم تا اينكه فهميدم نهتنها دوستم كاري براي آزاديام نكرده بلكه وثيقهاي كه با آن به مرخصي آمدهام نيز توقيف شده است. آن روز درحاليكه خشم همه وجودم را فرا گرفته بود سراغ دوستم كه دوران محكوميتش به پايان رسيده بود رفتم و او را با شليك گلوله به قتل رساندم اما هيچكس از اين ماجرا بويي نبرد.
بهدنبال اعترافات اين تبهكار او در شعبه 74دادگاه كيفري استان تهران محاكمه و به قصاص محكوم شد. اين رأي در ديوانعالي كشور نيز تأييد شده و آماده اجرا بود اما مرد محكوم به قصاص توانست با پرداخت 500ميليون تومان به اولياي دم 2مقتول رضايت آنان را براي بخشش جلب كند. به اين ترتيب وي صبح ديروز در شعبه چهارم دادگاه كيفري يك به لحاظ جنبه عمومي محاكمه شد. او در دفاع از خودش گفت: قبول دارم كه اشتباه كردم اما در اين سالها تنبيه شدهام. حالا تنها آرزويم آزادي از زندان و زندگي در كنار فرزندم است.
در پايان اين نشست قضات دادگاه وارد شور شدند و قرار است بهزودي درباره مجازات اين تبهكار تصميمگيري كنند.
نظر شما